جدول جو
جدول جو

معنی لوک لوکی - جستجوی لغت در جدول جو

لوک لوکی
نوعی جهیدن پرندگان
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(لِلِ)
چرخی که نخ را بدان کلافه کنند (گناباد خراسان). ابزاری که بدان نخها را حلقه یا کلاوه کنند
لغت نامه دهخدا
تفسیره لامجمع: و وراء بحر الماء العذاب لوکالوک و تفسیره لامجمع، ای التی لا عماره فیها و لا انیس، رجوع به ماللهند بیرونی ص 118، 125، 142 و 143 شود
لغت نامه دهخدا
صدای راه رفتن اسب
فرهنگ گویش مازندرانی
فرد بی ثبات و کم مایه
فرهنگ گویش مازندرانی
پرنده ای بزرگتر از گنجشک به رنگ قهوه ای سیر که در تابستان.، استخوان و غضروف خوراکی ماکیان یا پستان داران
فرهنگ گویش مازندرانی
تنبل و شل و ول، مرغ حق
فرهنگ گویش مازندرانی